زپیکاران بالنگیان خستگی شد پدید ره چاره پرویز به تعویض دید
ازاین سوی میلاد به نیمکت نشست کمررابه همت چو آرش بست
فرستاد آرش به میدان به مهر برانگیزه آن گل زن نیک چهر
بیامد به میدان یلی تیزچنگ زمازندران آن یل چون پلنگ
همان یوسفی هافبک کهنه کار به جای سپهدار فرهاد نیکو نگار